براساس اطلاعات سایت “دانشگاه کلمبیا”، لابیگری به بخشی پذیرفته شده و دائمی در نظامهای سیاسی در کشورهای جهان تبدیل شده است؛ لابیها اغلب به طور مستقیم وارد گفتگو با تصمیمسازان دولتی میشوند، اطلاعات فنی به آنها ارائه میدهند و با برقراری روابط دوستی، امکان مساعدت را برای آنها فراهم میسازند.
در برخی از کشورها دفترهای ویژهای به نام “دفاتر لابیگری” وجود دارد که برای پیشبرد حمایت از منافع خاص یک کشور به وسیله نفوذ در دولت و افکار عمومی میپردازند. لابیگرها با کمک و بکارگیری روشهای حقوقی و مدیریت مفید روابط اجتماعی کوشش در رسیدن به اهداف خود دارند.
“لابیگری” چیست؟
این واژه در ادبیات سیاسی به معنی “اعمال نفوذ بر سیاستمداران و دولتها” است. اولین بار کلمه “لابی” و لابیگری در فرهنگ سیاسی آمریکا بکار گرفته شد . در یک تعریف کلی، گروههای ذی نفوذ لابی به آن دسته از گروههایی گفته میشود که برای تأثیر گذاری بر روند تصمیم گیریهای سیاسی – اجتماعی و تامین منافع خاص عمل میکنند.
لابیگری با این تعریف به معنای آن صحبت کردن و تلاش کردن برای این است که طرف بتواند نظرات خود را به دیگران تفهیم تا تحمیل کند.
روشهایی که گروههای لابی استفاده میکنند یک تأثیر بر تصمیمگیری قوه اجرایی و قوه قانونگذاری است. در کشورهای “هلند” و “آلمان” این قبیل فعالیتها نهادینه شده است.عاملهایی که باعث میشود نفوذ این گروهها در جامعه زیاد شود مختلف است.؛ از جمله سیاست خود حکومت – اعضای گروهها – نوآوری و خلاقیت رهبران.

لابیهای بسیاری در آمریکا فعالیت دارند که برخی از آنها مانند لابی “آیپک” “ “AIPAC اهداف مورد نظر “رژیم صهیونیستی” در سیاستهای داخلی و خارجی آمریکا را تامین میکنند.
“لابی شورای ملی ایرانیان آمریکا” (نایاک) نیز یکی از همین لابیها است که ادعا میکند برای پیشبرد منافع جامعه ایرانیان آمریکا بنیاد شده است، اما اگر ردپای گروهها و افراد وابسته به این شورا را پیگیری کنیم، به موارد بسیاری برخورد خواهیم کرد که نشان میدهد، “نایاک” یک لابی صددرصد آمریکایی بوده که هدفش ایران و ایرانی است و با نفوذ در جریانهای داخل کشور، مقاصد شومی را دنبال میکند.
“شورای ملی ایرانیان آمریکا”
نام گروه موسوم به “شورای ملی ایرانیان آمریکا”( نایاک) “National Iranian American Council “(NIAC) در سالهای اخیر در بسیاری از مطبوعات آمریکایی و حتی ایرانی مطرح بوده است.

بر اساس ادعاهای مطرح شده در “سایت نایاک”:
“شورای ملی ایرانیان آمریکا سازمانی غیر انتفاعی! وعام المنفعه! میباشد که برای پیشبرد منافع جامعه ایرانیان آمریکا اختصاص داده شده است. اهداف نایاک فراهم آوردن دانش و ابزارهای مدنی برای مشارکت فعال مردمی – توسط آمریکاییهای ایرانی تبار- همراه با اطلاع رسانی آگاهانه به قانونگذاران کنگره آمریکا میباشد”.
در وبسایت این لابی، ادعا شده است که از بدو تاسیس در سال ۲۰۰۲ تا کنون، نایاک (NIAC) بطور مستمر و موثر صدایی پرنفوذ به جامعه ایرانیان آمریکا در صحن کنگره داده است! نایاک (NIAC) و اعضای آن در هر دو سواحل و منطقه مرکزی آمریکا حضور دارند.
اما اهداف واقعی شورای به اصطلاح ملی ایرانیان آمریکا چیست؟
بر اساس اسناد و مداردکی که در تحقیقات از نهادهای مالی، اعضای این گروه، افراد وابسته و بینادهای مشابه آن بدست آمده است، همگی فعالیتهای گستردهای علیه ایران و “نظام جمهوری اسلامی” انجام داده میدهند، بهطوری که با پیگیری خطوط مواصلاتی این افراد و بنیادها به پدیدهای با نام ” کودتای مخملی” برمیخوریم.
نایاک هم مانند بسیاری از سازمانها و نهادهای ضد انقلاب در خارج از کشور موضوعاتی مانند وضعیت حقوق بشر در ایران را که از سوی سردمدران آمریکایی و غربی در دستور کار قرار گرفته مورد قضاوت قرار میدهد و در مناسباتی مانند انتخابات سعی در دلسرد کردن مردم ایران و کشاندن آنان به مسیری که غرب به فکر رسیدن به آن است را دارد.

انعکاس نقطه نظرات “شیرین عبادی” پیرامون حقوق بشردر ایران، استقبال از انتصاب “احمد شهید” عروسک منافقین و “گروهکهای ضد انقلاب” به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در امور ایران، حمایت از آشوبگران داخلی، محکوم کردن اعدام قاچاقچیان و تبهکاران، سکوت در قبال ترور دانشمند هستهای کشور از جمله مواضع ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا بوده که تاکنون مطرح شده است.
حامیان مالی و بنیادهای مشاور نایاک:

اعضا و افراد وابسته به شورای ملی ایرانیان آمریکا:

اعضای شورای مرکزی نایاک در مقابل کاخ سفید
همان طور که در بالا اشاره شد، در ادامه گزارش به جزییات فعالیتهای ضد انقلابی و ضد ایرانی نهادها و افراد وابسته به شورای ملی ایرانیان پرداخته خواهد شد:
کدام بنیادهای آمریکایی- صهیونیستی از نایاک حمایت میکنند؟
طبق ادعاهای مطرح شده، نایاک در راستای اهداف جمهوری اسلامی ایران تشکیل شده و هدف آن لابی برای پیشبرد منافع ایرانیان بوده است، اما سوالی که در اینجا مطرح میشود این است چگونه ممکن است گروهی که خود را لابی جمهوری اسلامی ایران معرفی میکند، با سازمانها و افرادی در ارتباط است که دشمنی دیرینه با ایران و ایرانی داشته و در راه اهداف ضد ایرانی خود از هیچ تلاشی مضایقه نمیکنند؟
این شورا رسما اعلام کرده که هزینههای آن منحصراً از طریق وامهای بلاعوض توسط بنیادهای بزرگ آمریکایی مانند “صندوق پلوشرز” (“Ploughshares Fund”)، “بنیاد ملی دموکراسی”(“NED“) و “صندوق برادران راکفلر” (“Rockefeller Brothers Fund”) تامین میگردد که همگی سرمایههای هنگفتی تاکنون برای حمایت از جریانهای برانداز و به اصلاح نافرمانیهای مدنی( همان شورشهای ضد مردمی) در ایران صرف کردهاند.

“موسسه برادران راکفلر ” Rockefeller Brothers Fund
یکی از بنیادهایی که هزینه کنفرانسها و برنامههای ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا را تامین میکند، “موسسه برادران راکفلر” است که ید طولایی در حمایت از گروهکهای تروریستی و ضد انقلاب دارد.
“راکفلر” ثروتمندترین و با نفوذترین خانواده از نظر مالی و سیاسی در یک صد سال گذشته آمریکا هستند که در سال ۱۹۱۳ “بیناد راکفلر” را تأسیس کرده و یکی از مهمترین مراکز تعیین کننده سیاست و اقتصاد آمریکا محسوب میشوند.
این بنیاد نفوذ چشمگیری در سیاست گذاریهای داخلی و بین المللی “کاخ سفید” دارد. هرچند این بنیاد در ظاهر درخصوص امور مربوط به بهداشت و آموزش در سطح جهانی فعالیت میکند اما در واقع یک شرکت تجاری جهانی است که به همراه شبکههای گسترده مالی و اقتصادی خود، مدیریت بازارهای بین المللی را در دست داشته و همکاریهای زیادی با نهادهای مالی صهیونیستی دارد.

“بنیاد راکفلر” بدنه نفوذ بسیار بالایی در نظام سیاسی آمریکا و مراکز حساس این کشور داشته است، به طوری که گفته میشود از سال ۱۹۴۵ تاکنون، بیشتر مقامات بلند پایه آمریکایی، مدتی در این بنیاد و یا سازمانهای تابعه آن فعالیت داشته و یا از کمکهای آن استفاده کردهاند. بنیاد راکفلر دارای بخشهای مطالعاتی پیشرفتهای است که درخصوص چالشهای آمریکا و تدوین راهبردها و سیاستهای جهانی و اقتصادی آمریکا فعالیت میکنند.
این بنیاد در حالی از لابی نایاک حمایت گسترده میکند که بارها و بارها فعالیتهای ضد ایرانی خود را آشکارا اعلام کرده است.
حمایت مالی گسترده بنیاد راکفلر از لابی نایاک، درحالی که فعالیتهای ضد ایرانی خود را بارها عیان کرده است امری قابل تامل است.
“بنیاد ملی دموکراسی” National Endowment For Democracy
نایاک که ادعا میشود لابی حمهوری اسلامی در آمریکا است، با بنیادی همکاری مستقیم دارد که هدف اصلی آن براندازی و ایجاد کودتاهای مخملی در جوامعی مانند ایران است.

بنیاد آمریکایی-صهیونیتی ملی دموکراسی NED”“( همکار “موسسه باز جورج سوروس”) جایگزین سیا، سازمان جاسوسی آمریکا در امور حمایتهای لازم برای گروههای مخالف دولتهایی است که حاکمیت آنها تهدیدی برای سیاستهای آمریکا به شمار میرود.
بنیاد ملی دموکراسی به طرق مختلف، با فراهم آوردن بودجه، کارشناس، آموزش، امکانات آموزشی و…. برای گروههای سیاسی خاص، سازمانهای مدنی، اتحادیههای کارگری، جنبشهای اعتراضی، برخی روزنامهها و دیگر رسانهها، در امور داخلی کشورهای خارجی دخالت میکند .
اهدای جایزه سال ۲۰۱۰ بنیاد ملی دموکراسی به “فتنهگران”
در سال ۲۰۱۰، بنیاد ملی دموکراسی آمریکا، جایزه خود را به فتنه گران اهدا و آن ها را نماینده مردم ایران معرفی کرد.
در این مراسم که “سامانتا پاور” ““Samanta Power مشاور ارشد “باراک اوباما” به نمایندگی از سوی وی حضور داشت طی سخنانی علیه نظام جمهوری اسلامی ایران موضع گرفت.

همانطور که انتظار میرفت، این نمایش ضد ایرانی در حالی با کف و هورای شورای ملی ایرانیان آمریکا همراه بود که ادعای حمایت از ایرانیها را با خود حمل میکند.

براندازی دولتهای هدف توسط “بنیاد ملی دموکراسی”
در جریان ناآرامیهای بعد از انتخابات ۱۳۸۸، نهادها و موسسات آمریکایی که NED هم از مهمترین آنها است نقش مهمی را ایفا کردند.

به اعتراف خود بنیاد که در وب سایت آن موجود است این بنیاد طی سال های اخیر کمک های مالی زیادی را در اختیار گروه های مخالف ایران قرار داده است و نمونه کوچک آن اعطای کمک ۳۴۵ هزار دلاری به بنیاد عبدالرحمن برومند در فاصله سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ است که از گروه های مخالف حکومت ایران در واشنگتن است.
جمهوری اسلامی ایران یکی از کشورهای اصلی در برنامه های مورد نظر “بنیاد ملی دموکراسی” می باشد. طی سالیان گذشته بیش از ۲۰ پروژه از سوی NED در مورد ایران به اجرا درآمده است. برخی از پروژههای آنها در راستای جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی ایران عبارت است از:
الف ـ تأسیس بنیاد خصوصی غیرانتفاعی در سال ۱۹۹۵ جهت ایجاد دموکراسی در ایران با پیگیری معیارهای جهانی حقوق بشر.
ب ـ تدوین لوایح آزادی و دموکراسی در ایران.
ج ـ جریان شناسی روشنفکری در ایران.
د ـ حقوق بشر، حقوق کارگران، اصناف و زنان در ایران.
“مرکز بینالمللی وودرو ویلسون” ““WoodrowWilson
“بنیاد وودرو ویلسون” نفوذ بیشتری نسبت به دیگر بنیادهای ضد ایرانی در شبکه لابی نایاک دارد، زیرا “تریتا پارسی”، بنیانگذار و مدیر کل شورای ملی ایرانیان آمریکا عضو این مرکز بوده و ادعا میشود در آنجا به کارهای تحقیقاتی میپرداخته است.
مرکز بین المللی وودرو ویلسون با هدف توسعه نفوذ آمریکا در عرصه بین المللی، نقش موثری در تدوین و طراحی راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در شرایط زمانهای مختلف داشته است. در این رابطه گفته میشود، این مرکز راهبردی نقش موثری در تقابل نرم آمریکا در قبال شوروی و جهان کمونیسم داشته اشت. به طوری که طراح اصلی “نبرد نرم” در فروپاشی شوروی سابق بوده است.
این مرکز یکی از مراکز فکری آمریکا در تاثیرگذاری اجتماعی و فرهنگی در خاورمیانه و جهان اسلام است که تمرکز جدی بر روی جمهوری اسلامی ایران دارد. به طوری که بزرگترین همایشها و پروژههای تحقیقاتی این مرکز در یک دهه گذشته معطوف به ایران بوده است و نیز بخش خاورمیانهای این مرکز توسط “هاله اسفندیاری”(از طراحان اصلی ایجاد و گسترش نافرمانی مدنی در جمهوری اسلامی ایران) مدیریت میشود.
هاله اسفندیاری با کمک گرفتن از موسسههای غیر انتفاعی ایرانیها در ایالات متحده از جمله نایاک توانسته به خوبی اهداف این موسسه را پیاده کند. اسفندیاری در طی اغتشاشات بعد از انتخابات به ایران سفر کرده و توانسته با برقراری ارتباط با سران فتنه بر نا آرامیهای موجود در ایران بیفزاید.

اسفندیاری در جلسات مختلف این موسسه از برادران پارسی دعوت کرده تا با بیان نظرات خود پیرامون نظام ایران، از لابی نایاک استفاده کرده و تحریمها ضد ایران را افزایش دهند.

هاله اسفندیاری و تریتا پارسی در یکی از جلسات مرکز وودرو ویلسون
“بنیاد پارسا”
آخرین کمک مالی این بیناد به نایاک در ماه مه گذشته به مبلغ ۴۴۶ هزار دلار بود. بنیاد پارسا در سال ۲۰۰۵ به ابتکار “نوشین هاشمی” و با کمک چند ثروتمند ایرانی-آمریکائی تأسیس شد و هدف آن، الگو برداری از نمونههای موجود در آمریکا مثل بیناد راکفلر بود تا ضمن کمک به پروژههای خیریه و فرهنگی، بخش مهمی از بودجه خود را برای تأثیر گذاشتن روی سیاست خارجی ایالات متحده اختصاص دهند. به گفته نوشین هاشمی، عدم استقبال جامعه ایرانی در آمریکا دلیل اصلی برای پایان دادن به کار بیناد پارسا بوده است.

نوشین هاشمی که از سال ۲۰۰۳ بنیاد خانوادگی خودش بنامHANDرا اداره میکند در کنار بیناد راکفلر و موسسه وودرو ویلسون، هم فعالیت کرده است.
آیا اعضای نایاک با نظام جمهوری اسلامی ایران رابطه دارند؟ دلیل نفوذ بالای فتنهگران و ضد انقلاب در این شورا چیست؟


طبق اسنادی که در بالا به آنها اشاره شد، شورای ملی ایرانیان آمریکا نه تنها با بنیادهایی که از ایران حمایت میکنند رابطهای ندارد، بلکه بسیاری سازمانها و بنیادهایی از این گروه حمایت میکنند که اقدامات ضد ایرانی بسیاری در پرونده خود داشته و بابنیادهای صهیونیستی مانند آیپک AIPAC برادرخوانده هستند.
در همین راستا و برای ارایه مدارک مستدلتر از اهداف ضد ایرانی شورای ملی ایرانیان آمریکا به رابطه این بنیاد با عناصر فتنه و گروهکهای ضد انقلاب و حلقه جریانهای داخلی پرداخته میشود.
“اعضای شورای ملی ایرانیان آمریکا”
“تریتا پارسی” “رییس نایاک”
تریتا پارسی، فردی ایرانی تبار متولد اهواز است که در سوئد بزرگ شده است. وی مدرک دانشگاهی خود را در رشتههای روابط بینالملل از دانشگاه اپسالا و اقتصاد از دانشگاه استکهلم دریافت کرد و همچنین دارای درجه دکترا در روابط بین الملل در “دانشگاه جان هاپکینز” آمریکا است.
وی پس از ترک سوئد ابتدا در محل نمایندگی دائمی سوئد در سازمان ملل متحد مشغول به کار شد و بدنبال آشنائی با “بابنی” ““Bob Ney نماینده کنگره آمریکا از ایالت اوهایو به عنوان دستیار وی مشغول به کار شد.

تریتا پارسی به همراه باب نی
باب نی قبل از انقلاب ایران به مدت کوتاهی در شیراز تدریس کرده و زبان فارسی را نیز بخوبی تکلم میکند. وی قبلا از برخی از گروههای اپوزیسیون ایران حمایت میکرد، ولی با انتخاب خاتمی دراین سال وی به جرگه طرفداران ایجاد رابطه با ایران پیوست.
اما چیزی که تریتا پارسی را در رسانههای غربی مطرح کرد، تشکیل بنیاد شورای ملی ایرانیان آمریکا، لابی صددرصد آمریکایی متشکل از شبکه US است که هدفش ایران و ایرانی است.
تریتا پارسی علاقه شدیدی به رژیم صهیونیستی دارد چنانکه در سایت شخصیاش ارتباطش با “فرانسیس فوکویاما” نظریه پرداز معرف و آمریکایی که نظریه پایان تاریخ و پیروزی لیبرالیسم را مطرح کرده را افتخاری برای خود می داند.

پارسی پایاننامه خود را تحت نظر استاد راهنمایش فرانسیس فوکویاما در دانشگاه جان هاپکینگز را با موضع روابط ایران و اسراییل ارائه داده و در مرکز بینالمللی وودرو ویلسون WoodrowWilson به عنوان پژوهشگر مشغول به کار است.
موسس نایاک که ادعا میکند برای احقاق حقوق ایرانیها در آمریکا به پا خواسته است با پولهای هنگفتی که از بنیادهای ضد ایرانی دریافت میکند، با دشمنان تابلودار ایران و انقلاب رابطه نزدیکی داشته و مهمان شبکههایی میشود که علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغ میکنند.
حال این سوال مطرح میشود: مگر میشود کسی که او را لابی جمهوری اسلامی در دولت آمریکا معرفی میکنند با افراد و شبکههایی در ارتباط باشد که خواهان براندازی و افول ایران و ایرانی هستند؟

در راستای یکی از همین برنامههای ضد ایرانی، تریتا پارسی در مصاحبهای که در شبکه فارسی زبان صدای آمریکا در برنامه “پارازیت” شرکت داشت علنا اعلام کرد با حکومت ایران مخالف و مواقف براندازی در ایران است.

“رضا مرعشی”: مدیر امور پژوهشهای نایاک
یکی دیگر از اعضای بلند پایه نایاک رضا مرعشی است که در بسیاری از مجلات و روزنامههای آمریکایی که مقالات ضد ایرانی چاپ میکنند، فعالیت گسترده دارد.
“مرعشی” اکنون عضو، و رییس امور پژوهشهای نایاک است.

به نظر میرسد عضو پیشین وزارت امور خارجه آمریکا در بخش امور ایران، یکی از ابزارهای لابی آمریکا برای ایجاد رابطه مستقیم میان ایران و آمریکا باشد، بهطوری که بسیاری از مقالات رییس پژوهشهای نایاک در روزنامهها و بنیادهای بسیار معروف آمریکایی مانند Foreign Policy، نیویورکتایمز، هافینگتون پست و .. چاپ شده و موضوع اغلب آنها ایجاد رابطه مستقیم میان ایران و آمریکا است.

“جمال عبدی”: مدیر سیاستهای نایاک
باز هم بر خلاف مرامنامه ادعایی شورای ملی ایرانیان آمریکا، “جمال عبدی” مدیر سیاستهای این شورا دائما در برنامههایی شرکت میکند که محتوای آنها چیزی جز ضربه زدن به نظام و ایران نیست.

مدیر سیاستهای نایاک در شبکههای ضد ایرانی مانند صدای آمریکا، الجزیره و بیبیسی فارسی به عنوان کارشناس دعوت میشود. از آنجایی که به نظر میرسد عبدی پروژه “رابطه اسراییل و ایران” را پیش میبرد در برنامههایی شرکت میکند که محتوای آنها تحریمها و اسراییل را در برمیگیرد.

گفتنی است، همانطور که تریتا پارسی و رضا مرعشی بخشی از پروژه تبلیغاتی آمریکا در رسانهها را بر عهده دارند، جمال عبدی نیز مسئولیت بخش دیگر پیادهسازی برنامههای دولت آمریکا در امور ایران را بر دوش میکشد، بهطوری که وی نیز مانند دو همکار خود در روزنامهها و مجلات آمریکایی مقالات گوناگونی به چاپ میرساند

مشاوران آمریکایی نایاک که گذشته آنها با اسراییل پیوند خورده است، که هستند؟
اگر نگاهی به لیست هیئت مشاور شورای ملی ایرانیان آمریکا انداخته شود، پردهای دیگری از پروژه ضد ایرانی دولت آمریکا و عمق رابطه این گروه با مراکز جاسوسی و امنیتی آمریکا کنار میرود.
در میان مشاوران آمریکایی این گروه مقامات امنیتی و اطلاعاتی سازمانهای جاسوسی آمریکا دیده میشود که به برخی از آنها اشاره خواهد شد.
“توماس آر.پیکرینگ” ““Thomas R. Pickering
“پیکرینگ”، متولد سال ۱۹۳۹ سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل و یکی از اعضای ارشد هیئت مشاور شورای ملی ایرانیان آمریکا است.

پیکیرینگ در حالی تریتا پارسی را مشاوره میدهد که در فاصله سالهای ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ در سرزمینهای اشغالی به عنوان سفیر آمریکا بوده به زبان عبری نیز مسلط است.

سفیر سابق آمریکا در سرزمینهای اشغالی در بسیاری از نشستهای نایاک دیده میشود و با توجه به پیشینه دوستی او با صهیونیستها به راحتی میتوان به رابطه عمیق پیکرینگ با مقامات رژیم صهیونیستی و اعمال نفوذ آنها در شورای ملی ایرانیان آمریکا پی برد.

پیکرینگ در کنار شیمون پرز
رابطه گرم “سخنگوی فارسیزبان وزارت خارجه آمریکا” با نایاک
یکی دیگر از چهرههای شاخص آمریکایی حاضر در شورای ملی ایرانیان آمریکا که سابقه امنیتی و جاسوسی طولانی مدتی در منطقه خلیج فارس و کشورهای همسایه ایران داشته، “آلن ایر” “Alen Eyre“، سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا است.
آلنایر که با هزینه و بورسیه سازمان جاسوسی آمریکا زبان فارسی را یاد گرفته، یکی از ابزارهای نفوذ دولت آمریکا در فارسیزبانان به حساب میآید، بهطوری که در بسیاری از نشستهای ضد ایرانی بنیادهایی مانند نایاک حضور داشته و با استفاده از ادبیات پارسی تلاش دارد تا اهداف آمریکا در امور ایران را پیش برد.
آلن ایر در تمام طول مدت فعالیت خود پیش از انتصاب به عنوان سخنگوی فارسی زبان وزارت امور خارجه آمریکا در کشورهای سوریه ،امارات و آذربایجان به عنوان مسئول میز ایران برای سازمان جاسوسی آمریکا فعالیت و از ایرانی ها جاسوسی می کرد.

آلن ایر در کنار لیلا زند و دیگر اعضای نایاک
“آلن ایر” در مصاحبههای خود با شبکههای “صدای آمریکا و “بیبیسی فارسی” و چند شبکه دیگر بارها علیه جمهوری اسلامی ایرن مواضع خصمانه اتخاذ کرده است. او همچنین مسئول اصلی سایت جاسوسی “سفارت خانه مجازی برای ایرانیان” است که طرح آن متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا بوده است.
رابطه آلنایر و ضد انقلاب چیست؟
لیلی پورزند فرزند سیامک پورزند که نقشی فعال در بنیادهای برانداز آمریکایی دارد از اعضای فعال در بنیاد برانداز کارنگی است. او که سابقه فعالیت براندازی در زمان اوج فتنه ۸۸ در کارنامه خود را دارد، در زمینه تدریس اصول براندازی نرم در ایران نیز فعال بوده است.

سخنگوی فارسی زبان وزارت خارجه آمریکا در سال ۱۳۸۴ در دوره آموزش براندازی نرمی که در کشور امارات برگزار شد شرکت کرده و در آنجا با وی اشنا شد تا همین آشنایی بابی باشد برای ارتباط گیریهای دیگر پورزند با آلن ایر.
“جان لیمبرت” ““John Limber/ جاسوس آمریکا در لانه جاسوسی
جان لیمبرت از دیگر چهرههای سرشناس بنیاد آمریکایی نایاک است. وی که نسبت به دیگر دوستان آمریکایی خود سابقه سیاهتری در رابطه با ایران دارد، از جاسوسان آمریکایی در تهران بود که در بهبوهه انقلاب اسلامی با سخیر لانه جاسوسی دستگر شد.
“لیمبرت” که از مشاوران ارشد شورای ملی ایرانیان آمریکا است، دستیار سابق معاون وزیر امور آمریکا و مسئول میز ایران در این وزارتخانه بوده و به زبان فارسی نیز مسلط است.

لیمبرت در کنار بهاری در یکی از کنفرانسهای نایاک
همکاری صمیمانه شورای ایرانیان آمریکا با افراطیون اصلاحطلب و فتنهگران
“مازیار بهاری”
مازیار بهاری یکی از دوستان نزدیک تریتا پارسی و خبرنگار مجله آمریکایی “نیوزویک” است که در فتنه سال ۸۸ فعالیت گستردهای داشت که در نهایت توسط نیروهای امنیتی دستگیر شده و پس از اقرار به اقدامات جاسوسی و ضد امنیتی خود به زندان رفت.
کارشناس دم دستی نایاک در مهر ۱۳۸۸ با قرار وثیقه ۳۰۰ میلیون تومانی از زندان اوین آزاد و و سپس فرار کرد.

از آنجایی که از اهداف بنیادهایی مانند شورای ملی ایرانیان آمریکا، ایجاد اغتشاش و “کودتای مخملی” است، با افرادی ارتباط برقرار میکند که در این زمینه تجربه کافی را داشته باشند. مازیار بهاری در جلسه محاکمه، در بخش از اعترافات خود درباره وقایع بعد از انتخابات به طور علنی اعلام میکند که حوادث آن روزها ” دقیقا مشخصات کودتای مخملی” را داشتند. وی در ادامه میافزاید:
“هدف از راه اندازی ماهوارههای فارسی زبان و گسیل ۷۰۰ خبرنگار خارجی به ایران دقیقا برای انجام همین مطلب بود. در حقیقت رسانهها نقش اصلی را در ایجاد اغتشاشات پس از انتخابات بر عهده داشتند. برگزاری تجمعات آرام یا به آتش کشاندن وسایل نقلیه و حمله به پایگاههای بسیج و تخریب اموال عمومی از جمله اقدامات تبلیغی رسانهها بود. هرگونه واقعهای که در تهران به وقوع می پیوست، پس از ۵ دقیقه از شبکه های ماهواره ای به ویژه بی بی سی قابل مشاهده بود”.
مازیار بهاری پس از فرار از ایران، دست از اقدامات ضد ایرانی خود برنداشته و با حضور در بسیاری از برنامههای شبکه سلنطتی بیبیسی و با ساخت به اصطلاح مستندهایی صحبتهای خود در مقابل تلویزیون و میلیونها بیننده را نقض میکند.
سفز مازیار بهاری به سرزمینهای اشغالی
در حالی که حتی اغلب فعالان گروهکهای اپوزیسیون سفر به اسرائیل را مایه سقوط اعتبار سیاسی خود میدانند، روزنامه کیهان در یکی از شمارههای خود به نقل از رادیو اسرائیل فاش کرد مازیار بهاری همکار مجله نیوزویک و شبکه دولتی BBC، اخیرا به تل آویو سفر کرده است.
مازیار بهاری در حضور وزیر امور خارجه انگلیس
“نازیلا فتحی”/ جاسوس نیویورکتایمز در ستاد موسوی کارشناس شورای ملی ایرانیان آمریکا میشود

نفر اول از سمت چپ: نازیلا فتحی
در ادامه تحقیقات باشگاه خبرنگاران، هرچه به عمق گروه موسوم به شورای ملی ایرانیان نگاه دقیقتری میشود، کسانی از پس پرده این لابی آمریکایی بیرون میآیند که خود آیینه تمامنمای دشمنی با ایران و ایرانی بوده و هدفی جز افول کشور ندارند.
نازیلا فتحی، عضو “ستاد انتخاباتی موسوی” در سال ۸۸، یکی دیگر از به اصطلاح کارشناسان نایاک در نشستهای حمایت از فتنهگران است.

فتحی در ستاد موسوی در تبریز
وی ریپورتر روزنامه آمریکایی “نیویورکتایمز” در تهران بود که در فتنه سال ۸۸ تاثیر پر رنگی داشت و گزارشهای مغرضانهای را از تهران به رسانههای خارجی میفرستاد.

تریتا پارسی، نازیلا فتحی و مازیار بهاری
پشت پرده رابطه تریتا پارسی و مدیر شبکه فارسیزبان صدای آمریکا چیست؟
در پی اختلافات “جمشیدچالنگی” مدیر سابق بخش فارسی صدای آمریکا، (ادعا میشود) با کمک لابی تریتا پارسی، رامین عسگر، مشاور امنیتی فرماندهی مرکزی ارتش آمریکا در خاور میانه و همچنین رییس سابق دفتر نمایندگی منطقه CIA آمریکا در دبی به عنوان مدیر جدید این شبکه انتخاب شد.
دوست نزدیک تریتا پارسی که حضورش در راس شبکه ضد ایرانی صدای آمریکا سر و صدا و انتقدات زیادی را به همراه داشت، در برخی از پروژههای ” براندازی نرم در ایران شرکت گستردهای داشته است.
کارشناس کنفرانسهای نایاک و مشاور ارشد “دیوید پترائوس” David Petraus، رییس سابق سازمان جاسوسی آمریکا، در داخل این کشورنیز به عنوان عضو بخش امور بینالملل شورای روابط خارجی، و نیز در دفترهای امور عراق، ایران، و ترکیه در وزارت خارجه آمریکا کار کرده است. در سال ۲۰۰۷ جایزه وزیر امور خارجه در زمینه توسعه سیاست عمومی و در سال ۲۰۰۳ “جایزه چارلز کاب” برای بهبود بازرگانی و حرفه به او تعلق گرفت. وی همچنین به دریافت چندین جایزه با درجه بندیهای ممتاز و برتر نائل شده است.

همانطور که در سابقه “رامین عسگر” دیده میشود، وی نیز در کشورهای همسایه ایران به عنوان مسئول دفتر آمریکا حضور داشته و در پروژههای براندازی نیز فعال بوده، گزینه بسیار مناسبی برای تریتا پارسی و اربابان آمریکایی-صهیونیستی وی در راه تحقق اهداف ضد ایرانی آنها است.
ماجرای ناهار تریتا پارسی با “مشاور ارشد موسوی” چه بود؟
“سایت خود نویس” از سایتهای ضد انقلاب در خبری مدعی شد که ” تریتا پارسی” و دوستانش میزبان “اردشیر امیر ارجمند” بودهاند. بنا بر این گزارش، دعوت از مشاور یکی از سران فتنه، در خارج از کشور بوده و قرار بر این بود که امیر ارجمند در باره مسائل داخلی ایران موقعیت جنبش سبز و نیز نیروهای طرفدار دموکراسی در ایران برای مهمانان حرف بزند.

اردشیر امیر ارجمند “مشاور ارشد موسوی”، یکی از کلیدهای اصلی فتنه ۸۸ است که بعد از بازداشت در ایران و اعتراف به جاسوسی برای سرویس اطلاعاتی موساد و همکاری با سازمان مجاهدین خلق ایران در جریان شورشهای خیابانی، به عنوان مرخصی از زندان خارج شده بود که به فرانسه گریخت و از این کشور پناهندگی گرفت.

دیدار “امیرارحمند” با “احمد شهید”
امیر ارجمند که پس از فرار از کشور به متحدان ضد ایرانی خود در پاریس پیوست، فعالیتهای خود را گستردهتر کرد، بهطوری که درحاشیه نشست سازمان ملل در سال گذشته، با استفاده از نفوذ دوستان لابی خود در واشنگتن با احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور ایران دیدار و توصیه اربابان خود را به شهید منتقل نمود.
امیرارجمند در حالی با احمد شهید ملاقات کرد که مانند سالهای گذشته بسیاری از خانوادههای شهدا و ایثارگران، سازمانهای غیر دولتی در ایران که برای گفتگو با احمد شهید به ژنو رفته بودند با جواب رد آقای گزارشگر ویژه مواجه شده و نتوانستند با وی ملاقات کنند.
“هوشنگ امیر احمدی” و بنیاد “شورای ایرانیان آمریکا”
سابت لابی ایرانیان آمریکا
یکی دیگر از پرنفوذترین افرادی که در پشت پرده شورای ملی ایرانیان آمریکا حضور داشته و تریتا پارسی خط مشی خود را از وی طلب میکند، هوشنگ امیراحمدی، موسس لابی ایرانیان آمریکا (AIC) است.
شورای ایرانیان آمریکا American Iranian Council به نوعی پدرخوانده شورای ملی ایرانیان آمریکا( نایاک) است، بهطوری که بسیاری از اعضا و مشاوران نایاک مانند توماس پیکرینگ و آلن ایر در شورای ایرانیان آمریکا نیز فعالیت میکنند.
به گفته موسسان AIC، این سازمان با هدف «توسعه و تاسیس گفتگو و تفاهم بین ایران و آمریکا» تشکیل شده است. اما اگر نگاهی دقیقتر به روابط بنیانگذار شورای ایرانیان آمریکا با عوامل ضد انقلاب و فتنهگران انداخته شود، ماهیت اصلی این شورا نیز چیزی غیر از نایاک و اهدافی جز ایجاد کودتای مخملی و جاسوسی در کشور را دنبال نمیکند.

تریتا پارسی رابطه خود با امیراحمدی را حدود بیش از ۱۰ سال پیش و با سمت مدیریت شورای ایرانیان آمریکا آغاز کرد.

هوشنگ امیر احمدی، استاد “دانشگاه نیوجرسی” به تازگی هوای ریاست جمهوری ایران را در سر نیز میپروراند و مطمئن است که صلاحیت وی تایید خواهد شد. “خبرگزاری آسوشیتدپرس” در همین راستا در گزارشی تمسخرآمیز، وی را “دن کیشوت” ایران و فردی متوهم خوانده است.

آقای دنکیشوت همواره در مصاحبههای تلویزیونی با شبکههای فارسی زبان بارها انقلاب اسلامی را مورد انتقاد قرار داده و عقیده دارد مشکلات کنونی در ایران همه بدلیل خط مشی انقلابی ایران است که از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۹۷۹ میلادی تاکنون دنبال شده است. از نظر هوشنگ امیر احمدی رابطه میان ایران و رژیم صهیونیستی مشکلی ندارد.

رابطه هوشنگ امیر احمدی با عوامل فتنه و عرصههای داخلی
در میان حلقه افراد وابسته به لابی نایاک، امیر احمدی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا وی نفوذ خوبی درون دولت آمریکا داشته و همچنین با بسیاری از جریانهای داخلی ارتباط برقرار کند:
هوشنگ امیر احمدی و “فاطمه حقیقتجو”
فاطمه حقیقتجو از فتنهگرانی است که امیراحمدی با وی ارتباط مداوم داشته و در مهمانی و کنفرانسهای خود از او دعوت به عمل میآورد.
نمایندهٔ اصلاحطلب دوره ششم مجلس شورای اسلامی، اولین نماینده مجلس ششم بود که در جریان استعفای دستهجمعی نمایندگان مجلس پس از عدم موفقیت در تصویب لوایح مخالف نظام در مجلس، استعفایش توسط اعضای این مجلس در تاریخ ۴ اسفند ۱۳۸۲ پذیرفته شد.
پس از مهاجرت فاطمه حقیقت جو به خارج از کشور، وی مورد لطف و عنایت دولت آمریکا قرار می گیرد، هنوز چند ماه از ورود حقیقت جو به آمریکا نمی گذرد که بورسیه های تحصیلی برای او صادر می شود؛ فاطمه حقیقت جو در سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۶ در «مرکز مطالعات بینالملل دانشگاه ام آی تی» مشغول به فعالیت میشود و پس از آن به جهت خوش خدمتیاش در ایران برای سران کشورهای غربی به عنوان پژوهشگر در «مرکز زنان در سیاست و سیاستگذاری دانشگاه هاروارد» مشغول به کار می شود.

وی در جریان “اغتشاشات سال ۸۸” تلاش گستردهای برای برگزاری کمپینهای اعتراضی در خارج از کشور می کند، او با همکاری “اکبر گنجی” و برخی دیگر از عناصر ضد انقلاب به برگزاری هر چه پرشورتر این کمپینها همت میگمارد تا از آن سو مورد توجه دولتهای غربی قرار گرفته و به خیال خودشان برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران درخواست کمک های مالی کنند!
وی همچنین در تلاش دیگر برای هماهنگ نمودن اپوزسیون در مقابله موثر با نظام جمهوری اسلامی ایران در کنفرانسی که به «کنفرانس هتل همپتون» مشهور شد از دست اندرکاران اصلی آن کنفرانس بود.
گفتنی است “کنفرانس هتل همپتون” بخشی از “پروژه هدیه ۶۰” بود که با حمایت سازمانهای غربی برگزار شد.

“حقیقتجو” پس از فرار از ایران به طور گستردهای به تبلیغ علیه نظام پرداخته و در بسیاری از همایشهای برگزار شده از سوی ضد انقلاب نقشی محوری ایفا نموده و یک پای ثابت سخنرانیها در این همایشها بوده است.

تیزر تبلیغاتی بنیاد امیر احمدی برای حضور حقیقتجو در جشن نوروز سال ۲۰۰۹
رابطه امیر احمدی و جریانهای داخلی
تهیه برنامههای انتخاباتی هوشنگ امیراحمدی با مشورت برخی از داخلی ها
در راستای نفوذ در عرصههای داخلی، اخباری نیز از حضور بیسروصدای هوشنگ امیراحمدی در تهران وملاقات با برخی از عناصر نزدیک به دولت به گوش میرسد.
در همین راستا امیر احمدی، دنکیشوت ایران درباره رحیم مشایی میگوید:”من آقای “مشایی” را یک بار در ایران و چند بار در آمریکا دیدهام و با هم حرف زدهایم. من برای بازاریابی مناطق آزاد کیش و انزلی به مدیریتهای این مناطق طرحهای مفصل و مهمی دادهام و برای تهیه این طرحها هم مبالغی هزینه کردهام اما در ازاء آنها از دولت و از این مناطق دیناری دریافت نکردهام و پروژهای هم نگرفتهام”.
شیرین عبادی

“شیرین عبادی” از فعالان فتنه و از کسانی که در جریان فتنه از ضد انقلاب حمایت بسیاری به عمل آورده است نیز از نزدیکان تریتا پارسی و نایاک بوده است، بهطوری که وی در بسیاری از ضیافتها و کنفرانسهای نایاک شرکت میکند. وی در ضیافتی که نایاک در سال ۲۰۱۱ تدارک دیده بود شرکت کرد و در آنجا از جریانات افراطی اصلاح طلب داخل کشور حمایت کردند.

نایاک و همراهانش از جمله شیرین عبادی مدل “کودتای مخملی” را دنبال میکنند. آنان معتقند که میتوان از جریان موسوم به اصلاحات به عنوان برگی برای بازی در این جهت استفاده کرد.
فرستاده نایاک در ایران به دنبال چیست؟
بر اساس بررسیها و تحقیقات باشگاه خبرنگاران، اسناد و تصاویری بدست آمده است که نشان میدهد، لابی نایاک برنامه گستردهای برای ورود به عرصه ارتباطات داخلی دارد.

نفر اول سمت چپ:لیلا زند
لیلا زند در کنار اسفندیار رحیم مشایی و بقایی
لیلا زند یکی از اعضای نایاک در سال ۱۳۸۵ برای نخستین بار در قالب جمعیت رهپویان صلح به ایران سفر کرد و با تنی چند از مقامات کشورمان نیز دیدار دیدار و گفتوگو کرد.
لیلا زند از جمله افرادی است که از فتنهگران سال ۸۸ حمایت کرده و در بسیاری از کنفرانسهای حمایت از فتنه در خارج از کشور شرکت میکند.

لیلا زند به همراه همسرش و Dany Postel در کنفرانس حمایت از جنبش سبز در دانشگاه کالیفرنیا سال ۲۰۱۱
وابستگان لیلا زند نیز چندان بیارتباط با ضد انقلاب و فتنهگران نیستند. “محمود کریمی حکاک” همسر لیلا زند، نویسنده، مترجم، کارگردان تئاتر و استاد دانشگاه سیینای نیویورک است که نمایشی را با هملت-ایران به روی صحنه برد و در آن به سیاهنمایی از کشور و حمایت از فتنه سال ۸۸ پرداخته بود. وی در مصاحبه با رادیو فردا درباره این نمایشنامه میگوید:
“طبق نوشته شکسپیر هملت جوانی است که علیه دیکتاتوری بلند میشود”.

پوستر نمایش هملت به کارگردانی همسر لیلا زند
چگونه ممکن است فردی که از فتنه حمایت کرده و برای آن ریپورتاژ آگهی میسازد با اعضای دولت( سهوا یا عمدا) دیدار و گفت و گو کند و عکس یادگاری بیاندازد؟

هدیه ای که احمدی نژاد از زند و افراد نایاک دریافت کرد
تابلویی که در بالا به رییسجمهور در حاشیه نشست سازمان ملل اهدا شد
آیا نایاک از مردم ایران حمایت میکند؟
یکی از مهمترین اهدافی که نایاک در مرامنامه خود به آن اشاره کرده است، ” ایستادن و دفاع از حقوق مردم ایران در جامعه بینالملل و بویژه در دولت آمریکا است. اما نکته جالب توجه این است که نایاک هیچگاه اقدامات تروریستی گروهک تروریستی منافقین علیه مردم ایران از قبیل ترور شهدای هستهای در سالهای گذشته را نه تنها محکوم نکرده است، بلکه طبق اسناد و شواهدی که به آنها اشاره شد، این سازمان با لابیهای رژیم صهیونیستی و بنیادهای ضد ایرانی آمریکایی رابطه بسیار خوبی نیز دارد.
نایاک که ادعا میکند در میان مقامات بلندپایه آمریکایی نفوذ بسیاری داشته و میتواند از طریق لابیگری موانع ایرانیان را رفع کند، باید به این سوال پاسخ دهد: شما که نفوذ دارید چرا لابی نکردید تا منافقین از لیست تروریستها خارج نشوند؟
شواهدی از این قبیل نشان میدهد که نایاک نه تنها نفوذی در قدرتهای سیاسی نداشته، بلکه تنها یک سلاح صرف در خدمت ضد انقلاب و غرب است.
هدف غایی نایاک چیست؟
وابستگی شدید اعضای نایاک به جریان موسوم به اصلاحات و حضور فتنهگران و ضد انقلاب در بدنه این سازمان نشان دهنده این امر داد که نایاک لابی صد در صد آمریکایی است که هدفش ایران و ایرانی بوده و حضور آن فقط مصرف سیاسی داخل ایران دارد، زیرا هدف نظام ایران است.
طرح مسائلی از قبیل ” تقویت جامعه مدنی” در ایران نشان میدهد که نایاک همان خط مشی نخنما شده آمریکا را دنبال میکند و خواستار ایجاد “کودتای مخملی” است و دولتمردان آمریکایی اهداف خاص خود را از طریق شورای موسوم به ایرانیان آمریکا در مورد ایران دنبال میکنند؛ حمایت آشکار اعضای بلندپایه این شورا از فتنه سبز و حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ خود موید این نکته است.
هشدار به جریانهای سیاسی درباره رابطه با نایاک
همان طور که در تصاویر و مدارک بالا اشاره شد، لابی صددرصد آمریکایی نایاک در ارتباط با FBI، CIA و تمامی نهادهای علیه نظام ایران بوده، در جبهههای سیاسی منحرف کشور در حال نفوذ است و از آنجایی که این سازمان و افراد وابسته در راستای فتنه و رسیدن به کودتای مخملی و عدم عدول از اهداف آمریکا تلاش میکنند، از اینرو به همه جریانهای سیاسی داخل کشور هشدار داده میشود که مراقب باشند که آلودگی ارتباط با اینگونه سازمانهای به ظاهر غیر انتفاعی و عامالمنفعه، عواقب اطلاعاتی و امنیتی را به همراه خواهد داشت.
انتهای پیام/